ابن سینا حکمت یونانی ارسطویی را به صورت تعلیمی بیان می نماید

به گزارش مهسان بلاگ، به گزارش خبرنگاران، فاطمه فنا، عضو دانشنامه دنیا اسلام در همایش تخصصی ابن سینا و فلسفه یونان که در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار گردید، در سخنانی با موضوع آنالیز مواضعی از الهیات شفاء با نظر به متافیزیک ارسطو اظهار کرد: باید دید، چرا ارسطوی غربی دیگر در دنیا اسلام و نزد مسلمانان جای رشد و توسعه پیدا نکرد. با نگاهی به مقدمه شفا در می یابیم، ابن سینا بنا دارد در شفا به درخواست کسانی که از او خواستند فلسفه ارسطو را بیان کند یک دوره حکمت یونانی ارسطویی را بیان کند. بنابراین اشاره می نماید به اینکه این حکمت را بیشتر برای جنبه تعلیمی آن می گوید. ابن سینا در شفاء یک دوره حکمت یونانی ارسطویی را به صورت تعلیمی بیان می نماید. اما در مقدمه حکمت المشرقیه اشاره می نماید اینجا مبنای خود را بیان و چیزی که تفکر عقلانی مسلمانان است بیان می نماید. در واقع به حکمت یونانی توجه خاصی می شده است و ضمن احترام به آن به این معتقد بودند که خداوند فقط حکمت را به ارسطو الهام نکرده است.

ابن سینا حکمت یونانی ارسطویی را به صورت تعلیمی بیان می نماید

وی اضافه کرد: آنالیز مسأله ای که از عبارات ارسطو در متافیزیک مطرح می گردد که خود ارسطو منشاء به وجود آمدن این سردرگمی برای اهل فلسفه بعد از بوده و آن مسأله موضوع متافیزیک در فلسفه است. ابهاماتی در کتاب متافیزیک ارسطو وجود دارد به این دلیل است که آن را خودش نگارش نکرده است. شاید 5 تعبیر از ارسطو درباره موضوع فلسفه وجود دارد. یک موضوعی که مطرح می نماید این است که موضوع فلسفه علل آنالیز نخستین اشیاء و موجودات است. دومین موضوعی که برای فلسفه مطرح می نماید این است که موجود به ماهو موضوع است و این متفاوت با بحث علل و عوامل است. موجود با این قید می تواند علمی باشد که همه موجودات را از این حیث مورد آنالیز قرار می دهد. بنابراین حکمت در مقایسه با موضوعات دیگر جزئی است و در فلسفه به عنوان بخشی از موجود مورد مطالعه قرار می گیرد. حکمت را جستجوی علل نخستین علل و مبادی امور می داند و در آخر موضوع فلسفه را جوهر عنوان می نماید. این جوهر است که به معنای حقیقی چیزها به آن اطلاق می گردد، بنابراین آنچه شایسته است، جوهر است. از طرف دیگر جوهر موجود مفارغ نامتحرک است که از اینها به امور الهی و موجودات الهی تعبیر می نماید. بنابراین فلسفه می رسد به آنجا که به خداشناسی و الهیات می رسد و با حکمت به عنوان علم کلی می تواند تعارض پیدا کند چون کلیت را برای موضوع و فراگیری آن را دیگر ندارد. در نهایت بعضی در تفسیر این مساله گفته اند که تمایزی که در این میان دو بخش است، بخش وجودشناسی و بخش الهیات و خداشناسی.

این پژوهشگر فلسفه توضیح داد: اولین برداشت هایی که از سخنان ارسطو نقل شده، برداشت های اسکندرانه یونانی بوده که نخستین شارح متافیزیکی ارسطو بوده اند. علت همه موجودات را موجود مفارغ می گیرند و علمی که ارسطو آن را شایسته می داند، علمی است که درباره علل و مبادی موجودات بحث می نماید.به نظرمحققان جدید بعد از این همه سال و همه حرف ها و مطالعاتی که شده با بیانی که ابن سینا دارد این آشفتگی های سخن ارسطو را درک می نمایند، در کتاب ابن سینا نکاتی هست که در واقع در کتاب ارسطو باز نشده و در شارحان هم آن را نمی بینیم. ابن سینا در همان ابتدای شفاء به عنوان یک روش منطقی، به علم و موضوع آن می پردازد. بنابراین متافیزیک باید موضوعش از آن جهت که موجود است آنالیز گردد، موجود و ماهوه موجود که موضوع حکمت قرار می گیرد.

bestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا

مجله سرگرمی: مجله سرگرمی و گردشگری

منبع: خبرگزاری مهر
انتشار: 11 شهریور 1400 بروزرسانی: 11 شهریور 1400 گردآورنده: mahsanblog.ir شناسه مطلب: 2999

به "ابن سینا حکمت یونانی ارسطویی را به صورت تعلیمی بیان می نماید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ابن سینا حکمت یونانی ارسطویی را به صورت تعلیمی بیان می نماید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید