پس لرزه های زلزله کرمانشاه

به گزارش مهسان بلاگ، حکومت باید به این اشخاص یاری کند تا در این موارد مشارکت موثرتری داشته باشند و سرمایه اجتماعی را بازسازی و تقویت کند نه آن که مانع از حضور انسانی آنان در این اتفاقات گردد. چنین سیاستی در دنیا نوبر است.

پس لرزه های زلزله کرمانشاه

به گزارش خبرنگاران، عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: هنگامی که زلزله سر پل ذهاب و کرمانشاه رخ داد، برخی از چهره های سیاسی و ورزشی و هنری اقدام به جمع آوری یاری های مالی برای زلزله زدگان کردند. این مساله کمابیش به همین شکل یا صورت های دیگر آن در گذشته و نیز سایر جوامع معمول است ولی این بار حساسیت دیگری به وجود آمد؛ به این معنا که ارایه این حد از یاری به این افراد، به نوعی اعتبار و اعتماد به نهادهای رسمی یا سرمایه اجتماعی را به چالش کشید. هر چند این امر احتمالا ناخواسته بود ولی به هر دلیلی مدیریت امور کشور علاقه ای ندارد که اشخاص و چهره ها، فراتر از ساخت رسمی واجد اعتبار و صندلیی مستقل شوند یا حداقل این که نباید این صندلی را به رخ بکشند. اعتبار در عرض ساختار را دوست ندارند ولی اعتبار در طول ساختار مطلوب آنان است. به همین دلیل فضاسازی تبلیغاتی علیه این چهره ها شروع شد. به طور معین علیه آقای صادق زیباکلام و آقای علی دایی این فضاسازی بود که آنان را دچار مشکل نمایند تا پس از این، نه تنها این دو نفر بلکه هیچ کس دیگری به مخیله اش خطور نکند که این گونه حضورها را مترادف با اعتبار شخص در برابر اعتبار نهادهای عمومی بداند. در آخرین گام نیز پس از رسیدگی های پلیسی و قضایی، حکم به بستن حساب آقای زیباکلام داده اند.

به نظر بنده در جریان این ماجرا دو خطا از جانب این اشخاص رخ داد ولی این دو خطا موجب نمی گردد که چنین برخوردهای ناروایی با آنان صورت گیرد؛ برخوردهایی که هم از منظر حقوق محل ایراد و سوال است و هم از منظر انگیزه ای. ابتدا دو اشکال را طرح کنم. به نظر می رسد که همه ما کمابیش موظف هستیم که در جریان این نوع حوادث اجتماعی و طبیعی به یاری هم میهنان و همنوعان خود بشتابیم. هر کس توان انجام کاری را دارد. یاری مالی، یاری وسیله ای، یاری انسانی و حضوری، یاری نوشتاری و... وظیفه ما است. بنابراین هر فردی که دارای اعتبار و وجاهتی نزد مردم است نیز باید از این اعتبار و وجاهت استفاده کند و اگر از آن طریق می تواند به افزایش یاری های مردمی دست یابد باید آن را انجام دهد. تا اینجای کار درست است و وظیفه انسانی و اخلاقی است ولی برنامه های اجرایی این کار بر عهده آنان نیست. اصولا این کار شدنی هم نیست و اتلاف نیرو و پول را سبب می گردد. برای این کار آنان باید با یک نهاد خیریه توافق نمایند یا خودشان نهادی را تاسیس نمایند که وظیفه و حرفه اش انجام همین کارها باشد. نهادی که با نهادی رسمی روابط تنگاتنگی دارد و به صورت حرفه ای و در طول سال در حوزه های گوناگون به امور خیریه و یاری و امداد مشغول است. برای چند میلیارد تومان یاری نمی توان تشکیلات مشخص یا سازماندهی کرد. ولی نهادهای خیریه که در طول سال فعال هستند، در این موارد به صورت تخصصی عمل می نمایند. اشکال دوم آن بود که اعتبار خود را به رخ نهادهای رسمی کشیدند و حساسیت آنان را برانگیختند، در حالی که باید به شدت از این امر پرهیز می کردند. مساله زلزله، به رخ کشیدن خود در برابر نهادهای رسمی نیست، بلکه کاهش درد و رنج مردم آسیب دیده و زلزله زده است. نباید اجازه داد که هیچ چیزی جایگزین این ایده گردد. شاید یک علت حساس شدن نهادی رسمی همین بود.

ولی این دو ایراد به هیچ وجه توجیه نماینده این برخوردها با این دو نفر یا سایرین نیست. بستن حساب و دریافت پول و بردن و آوردن به دادگاه هیچ مسئله ای را حل نمی کند؛ حتی اگر واقعا هم مشکل باشد، این برخوردها موجب ندیده شدن آن اشکالات می گردد. خودشان باید در برابر مردمی که به حرف آنان پول داده اند پاسخگو باشند و شرح دهند که هیچ تخلفی صورت نگرفته است. این برخوردها فقط با هدف ترساندن آنان و دیگران است تا از این پس به فکر تعمیق ارتباط خود با جامعه و مردم نیفتند. پرسشی که از عاملان این سیاست ها می توان طرح کرد این است که اگر افراد دیگری یاری جمع آوری می کردند که به ساختار رسمی نزدیک بودند و علاقه مردم به آنان و محبوبیت آنان در جامعه در تقابل با میزان اعتماد به نهادهای رسمی قرار نمی گرفت، آیا باز هم چنین رفتاری می کردند؟ یا آن که عملکرد آن اشخاص را در بوق و کرنا می نمودند؟ آیا این انتظار نابجایی است که مردم بپرسند چرا با این افراد چنین رفتار می کنید؟ آیا کسی هست که مبنای حقوقی و نیز اقدام منصفانه قضایی در این زمینه را شرح دهد؟ آیا به اثرات منفی این اقدام بر مردم زلزله زده توجه می کنیم؟ حکومت باید به این اشخاص یاری کند تا در این موارد مشارکت موثرتری داشته باشند و سرمایه اجتماعی را بازسازی و تقویت کند نه آن که مانع از حضور انسانی آنان در این اتفاقات گردد. چنین سیاستی در دنیا نوبر است. البته تردیدی نیست که دادستان ها در مقام مدعی العموم باید در جهت حفظ حقوق عمومی کوشا باشند و اجازه تخلفات را ندهند ولی در این مورد خاص مساله ای پنهانی وجود ندارد و دیر یا زود آقایان گزارش کار خود را به مردم خواهند داد؛ ضمن این که در جامعه ای زندگی می کنیم که تعداد زیادی از تخلفات و رشوه و اختلاس با ارقام های نجومی وجود دارد و مردم گمان می نمایند که فقط به تعداد معدودی از آنها رسیدگی می گردد؛ آن هم اختلاس هایی که از اموال عمومی می گردد، حال چگونه به این مساله گیر داده اند؟ در هر حال امیدواریم رسیدگی شفاف و همراه با گزارش دقیقی به مردم داده گردد تا حقانیت و کیفیت قانونی بودن این اقدام معلوم گردد.

bestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا

مجله سرگرمی: مجله سرگرمی و گردشگری

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 11 شهریور 1400 بروزرسانی: 11 شهریور 1400 گردآورنده: mahsanblog.ir شناسه مطلب: 2094

به "پس لرزه های زلزله کرمانشاه" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "پس لرزه های زلزله کرمانشاه"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید